هنر خوانش بین خطوط
به گزارش گردش 360 به دور دنیا تعقیب و آزار هنر نوشتن عنوان کتابی است به قلم لئو اشتراوس که با ترجمه یاشار جیرانی و شروین مقیمی و به همت نشر ققنوس روانه بازار نشر شده است. این کتاب در 271 صفحه، شمارگان 770 نسخه و بهای 175 هزار تومان در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
همانطور که مترجمان در یادداشت ابتدای کتاب اشاره می کنند؛ این اثر علی رغم نام عامه پسند و در عین حال روشنفکر پسندش دشوارترین و ضد روشنفکرانه ترین آثار اشتراوس است. به این معنا که هماهنگی ذاتی میان اندیشه و جامعه یا پیشرفت فکری و پیشرفت اجتماعی را پیش فرض نمی گیرد. درواقع این اثر دقیقا برای نفی این هماهنگی و احیای بدیلی برای فهم نسبت اندیشه و جامعه، یا شهر، نوشته شده است؛ بدیلی که بیان حقیقت در شهر یا جامعه یا توافق میان حقیقت یا محصولات تفکر و جامعه را نه یک هدف ،آرمان یا وظیفه بلکه نوعی مسئله می بیند.
از سوی دیگر همانطور که اشاره شد این اثر را باید یکی از دشوارترین آثار اشتراوس دانست؛ به این معنا که او در این کتاب می کوشد با توجه به هدف یا موضوعش، یعنی هدف یا موضوع ظاهراً ناممکن شرح تأییدآمیز هنر نوشتن (یا مبتنی بر نزدیکی به موضوع یا انتخاب راهی بین اطاعت ناممکن و تخطی فاحش) هنری که خود با صورتی از افشا و پوشیده سازی حقیقت توأمان است به کمترین اندازه ممکن افشا کند و به بیشترین اندازه ممکن بپوشاند.
از همین رو این اثر مهم تر از همه خواننده ای را پیش فرض می گیرد که خودش می تواند بفهمد یا به طور دقیق تر با توجه به موضوع و نیت این اثر خواننده ای که جایی میان اقلیتی خارق العاده و خردمند و اکثریتی میانمایه و ابله واقع شده است. خواننده ای که علاوه بر دارا بودن همه فضایل طبیعی خواننده فلسفی، باید دقیق و صبور باشد؛ خواننده ای که برخلاف خواننده عجول، آن کارگران پرمشغله ای که عجله دارند به زمین کار یا مزارع خود برسند از راه های اصلی منحرف می شود. خواننده ای که با فهم هنر نوشتن اشتراوس در شرح هنر نوشتن (امری که از رهگذر تفسیر یا شرح هنرمندانه او بر آثاری که والاترین تجلی هنر نوشتن اند اتفاق می افتد) یعنی با فهم خود تعقیب و آزار و هنر نوشتن به مثابه اثری ظاهری هنر نوشتن یا فلسفه سیاسی را می فهمد؛ او دقیقاً می فهمد چه چیزی را نباید یا نمی توان به شهر یا جامعه گفت. چرا نباید گفت و چگونه نباید گفت.
به عبارتی می توان گفت موضوع اصلی و صریح این کتاب نسبت فلسفه و سیاست است. لئو اشترواس در این اثر با ارائه شرح های دقیق بر نوشته های ابن میمون، یهودا هلوی و اسپینوزا این مسئله را می کاود. او در این اثر نشان می دهد که فلاسه اندیشه ها و بینش های فلسفی حقیقی و مناقشه برانگیز را از جامعه سیاسی و عوام پنهان می کنند زیرا معتقدند جامعه سیاسی یا شهر ظرفیت درک یا پذیرش آن ها را ندارد، اما همزمان از طریق هنر نوشتن آن ها را در دسترس اقلیتی قرار می دهند که می توانند بفهمند. اشتراوس معتقد است که فهم فلاسفه سیاسی مستلزم نوعی هنر خوانش یا هنر خوانش بین خطوط است. بی تردید کسی که این کتاب را بخواند و بفهمد عملا فلسفه سیاسی لئو اشتراوس را فهمیده است.
کتاب از پنج فصل اصلی تشکیل شده است. فصل نخست مقدمه، فصل دوم تعقیب و آزار و هنر نوشتن، فصل سوم خصیصه نوشتاری راهنمای سرگشتگان،فصل چهارم قانون عقل در کتاب الخزری و فصل پنجم چگونه رساله الهیاتی-سیاسی اسپینوزا را مطالعه کنیم.
همانطور که از عنوان فصول برمی آید می توان گفت موضوع مقالات پیش رو در قلمرو جامعه شناسی شناخت قرار می گیرد. جامعه شناسی شناخت خودش را به بررسی شناخت به معنای درست کلمه محدود نمی کند و از آنجا که نسبت به مبنای خود رویکردی انتقادی دارد با بی طرفی نه تنها شناخت حقیقی را بررسی می کند بلکه هر چیزی را که وانمود می کند شناخت است بررسی می کند. بر همین اساس می توان انتظار داشت که جامعه شناسی شناخت همچنین به شناخت اصیل کل، یا همان فلسفه نیز اندازهی از توجه را اختصاص دهد. از همین رو به نظر می رسد جامعه شناسی فلسفه یکی از زیرشاخه های مآغاز جامعه شناسی شناخت باشد و می توان گفت مقالات این کتاب مواد مفیدی برای نوعی جامعه شناسی فلسفه در آینده فراهم می کند.
در اینجا اما نمی توان این پرسش را مطرح نکرد که چرا امروزه جامعه شناسی فلسفه وجود ندارد؟ گفتن این نکته بی ادبی خواهد بود که بنیان گذاران جامعه شناسی شناخت از فلسفه بی خبر بودند یا به امکان آن باور نداشتند اما آنچه می توان با خیال راحت گفت این است که به نظر آنها فیلسوفان در نهایت یا از همان آغاز عضوی از همان جماعت ملونی بودند که آن ها را روشنفکران یا حکما می نامیدند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران