امسال با پاییز خشکی روبرو هستیم؟ ، تازه ترین پیش بینی بارش ها در امسال
به گزارش گردش 360 به دور دنیا، در سال 99 تقریبا اندازه بارش های میانه سالانه به نصف کاهش پیدا کرد و زنگ هشدار دوباره ای برای خشکسالی زده شد. سال جاری دومین سال خشکی است که بعد از تجربه دوسال پیش داشته ایم.
به گزارش گردش 360 به دور دنیا آنلاین، این سیمای خشکسالی دوسال گذشته کشور ما بوده است.احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی کشور می گوید: بر اساس آخرین خروجی ها با احتمال بسیار زیاد ما با پاییز خشکی روبرو هستیم. پاییزی که بارندگی هایمان به شدت کمتر از نرمال است. البته طبق بیشتر خروجی مدل های بین المللی به زمستان که می رسیم، احتمال تغییر خیلی زیاد است و در واقع به شرایطی خواهیم رسید که بارندگی ها در جنوب و جنوب غرب به شرایط نرمال و حتی فراتر از نرمال خواهد رسید، اما شرایط استان های شمالی و حاشیه دریای خزر تعریف چندانی نخواهد داشت.
شنیده ها حاکی از پاییز خشک برای سال جاری ایران است؛ می توانید درباره میانگین بارش های سال جاری و مقایسه با سال های گذشته، شرح بدهید؟
ما سال جاری 180 میلی متر میانه بارندگی در کشور داشته ایم؛ میانگین کشوری حدود 235 میلی متر بارندگی در سال است. یعنی اگر میانگین بارندگی در مرتفع ترین و کم ارتفاع ترین نقاط کشور را در نظر و میانگین بگیریم به عدد 235 میلی متر خواهیم رسید. البته این میانه سالانه در مدت زمان طولانی است به عبارت دیگر در بازه 40-30 سال گذشته به طور میانه می گردد حدود 23 و نیم سانتی متر. در جاهایی مثل گیلان میانه بارش حدود یک متر است بارانی که می آید در سطح یک تشت آب در نظر بگیرید می گردد سالانه یک متر و در جایی مثل یزد هم این مقدار 93 میلی متر است یعنی مقداری کمتر از 10 سانتی متر. اگر مقادیر همه منطقه ها و استان ها را در نظر بگیریم میانه کشوری چیزی حدود 23 سانتی متر ارتفاع بارش میانه است.
سال گذشته ارتفاع میانه بارش کشور 180 میلی متر یا 18 سانتی متر بوده است که 24 درصد نسبت به بارش نرمال پایین تر است. سال قبل از آن یعنی 1399 این رقم بسیار پایین تر بود به طوری که در آن سال کلا 134 میلی متر بارندگی دریافت کردیم؛ چیزی حدود 42 درصد کمتر از مقدار بارش نرمال کشور. در سال 99 تقریبا مقدار بارش های میانه سالانه به نصف کاهش پیدا کرد و زنگ هشدار دوباره ای برای خشکسالی زده شد. سال جاری دومین سال خشکی است که بعد از تجربه دو سال پیش داشته ایم. سال جاری باوجود اینکه بارش ها نسبت به سال گذشته بهتر بود، ولی به خودی خود یک سال خشک محسوب می گردد؛ زیرا بارش ها کمتر از نرمال بوده است.
اثرات خشکسالی پارسال و سال جاری روی هم جمع شده و با شرایطی روبرو شده ایم که در بعضی از شهرها مثل همدان در تامین آب شرب هم به مشکل برخورده ایم. در بعضی دیگر از منطقه ها مثل خوزستان به ویژه منطقه ها غربی استان حوزه رودخانه و سد کرخه عملا رودخانه خشک شده و برای شرب هم توان تامین آب نبود چه برسد به کشاورزی.
در سدهای تهران هم شرایط چندان مناسب نبود و در خاتمه بیلان آبی سال جاری چیزی حدود 20 درصد سدها ذخیره دارند و بعضی کمتر یا بیشتر. تداوم دوساله خشکسالی چنین شرایطی در کشور رقم زده است و حوزه های محیط زیست، حیات وحش و دامداران به شدت از این شرایط متاثر می شوند به طوری که دامداران در سال گذشته تلفات دامی زیادی داشته اند و حتی در شمال تهران هم تلفات حیات وحش را شاهد بوده ایم و گفته شد ناشی از طاعون است. طاعون یکی از پیامدهای خشکسالی است که با کمبود آب و خشکسالی رخ می دهد. این سیمای خشکسالی دو سال گذشته کشور ما بوده است. ایلام سال جاری یکی از بدترین منطقه ها از نظر کم بارشی بوده با 62 درصد کاهش بارش؛ در تهران حدود 37 درصد بارش زیر نرمال بوده و البرز و سمنان نیز مقدار کاهش بیش از 50 درصد است . همه اینها نتیجه اش شده کاهش آب سدها و کاهش ورودی آب به سدها.
اگر بخواهیم آینده را پیش بینی یا براساس احتمالات ترسیم کنیم، چه چشم اندازی پیش روی شرایط آبی کشور ما است؟
بعضی پدیده ها و تغییرات هستند که در علم هواشناسی و اقلیم بر پیش بینی ها اثرگذار است و در عین حال قابل مقدار گیری دقیق نیست. بنابراین نمی توان تغییرات آینده را دقیق تخمین زد. بر اساس همان برآوردهایی که قابل دسترسی، مقدار گیری و به روزرسانی است، ما تخمین ها و پیش بینی های خود را اعلام می کنیم.
پیش بینی های فصلی با همه سناریوها احتمالی است نه قطعی. بر اساس همین احتمالات که ممکن است قوی یا ضعیف باشد، با توجه به اینکه چندین مرکر جهانی برای تخمین مقدار بارش ها داریم، خروجی ها دیده و در نظر گرفته می گردد، برآوردها تا جای ممکن دقیق است. در ضمن هر ماه میلادی این پیش بینی ها به روزرسانی و آخرین تغییرات اعمال می گردد. بر اساس آخرین خروجی ها به احتمال بسیار زیاد ما با پاییز خشکی روبرو هستیم. پاییزی که بارندگی هایمان به شدت کمتر از نرمال است. البته طبق بیشتر خروجی همین مدل های بین المللی به زمستان که می رسیم، احتمال تغییر خیلی زیاد است و درواقع به شرایطی خواهیم رسید که بارندگی ها در جنوب و جنوب غرب به شرایط نرمال و حتی فراتر از نرمال خواهد رسید.
در شرایط فعلی حتی اگر مانند 5 دهه قبل بارندگی هایمان به صورت نرمال باشد، با این شدت مصرفی که الان داریم باز هم منابع آب های زیرزمینی مان فقیر و فقیرتر می گردد. این نکته بسیار مهم است فکر نکنیم که سال جاری اگر به طور میانه بارندگی 230 میلی متر داشته باشیم شرایط مان نرمال می گردد. این تصور غلط است. ما احتیاج آبی مان نسبت به گذشته با توجه به جمعیت کشور بسیار افزایش پیدا نموده است
مفهومش این است که احتمالا ما مثل پارسال وقتی به دی ماه رسیدیم، در جنوب کشور بارندگی های استان های هرمزگان، سیستان وبلوچستان و بوشهر منجر به سیلاب شد. تجربه چند سال اخیر نشان می دهد چنین احتمالاتی هم برای اواخر پاییز و اوایل زمستان قابل پیش بینی است. به طور کلی با توجه به کمبودهای بارشی که در گذشته داشته ایم و در ادامه پاییز سال جاری خواهیم داشت احتمال اینکه سال بسیار خوبی از نظر بارندگی داشته باشیم تقریبا ضعیف است و به احتمال قوی تر، سال کم بارش است. بارش های زمستانی شرایط مطلوبی خواهند داشت؛ به خصوص برای جنوب کشور. در حالی که برای شمال کشور احتمال کم بارشی حتی در زمستان وجود دارد که تهران و قزوین هم جزو همین استان های شمالی و حاشیه دریای خزر محسوب می شوند.
اگر بخواهیم مقدار بارش های کشور را در بازه زمانی 10 ساله آنالیز کنیم، آیا می توانید آماری از دهه های پیشین و شرایط بارش های کشور و روند صعودی یا نزولی بارندگی ها بدهید؟
آنچه آنالیز روند دهه های اخیر نشان می دهد، این است که ما تعداد سال های خشک مان در حال رجحان است.مثلا اگر 4-3 دهه قبل دو سه سال بارندگی خوب داشتیم و دو سه سال کم بارشی؛ حالا شرایط به صورتی است که دو سه سال بارش خوب داریم و 8-7 سال کم بارشی. به طور کلی تغییرات نسبت به گذشته به صورت شاخص قابل شهود است.
از طرفی نکته قابل توجه دیگر این است که کشور ما کشوری است که یک سوم تا یک چهارم میانه جهان، بارندگی دارد. به بیان دیگر اگر میانه سالانه جهان، 750-800 میلی متر بارش است، کشور ما 230 میلی متر بارندگی دریافت می نماید.
به علاوه تغییرات ناگهانی بارندگی ها، این میانگین را کاهش می دهد. دمای کشور نیز روند افزایشی داشته و افزایش دما توان تبخیر را افزایش می دهد و این عامل هم مزید بر دلیل است.
دهه 1351 تا 1360، میانه بارش کشورمان 254 میلی متر بوده، دهه 1361 تا 1370، میانه بارش کشور 230 میلی متر شده، دهه 1371 تا 1380 ، 247 میلی متر، دهه 1381تا 1390 میانه بارش ها 228 میلی متر بوده است و دهه 1391 تا 1400 مقدار میانه بارش ها به 218 میلی متر رسیده است. یعنی روند تغییر 5 دهه بارش در ایران به مقدار قابل توجهی کمتر شده است. به علاوه اگر دما را هم لحاظ و توان تبخیر را حساب کنیم و میانه تبخیر بالقوه در کشور در دهه 50، 1041 میلی متر بوده که در دهه اخیر به 1263 میلی متر افزایش پیدا نموده است
توان تبخیر دقیقا به چه معنی است؟
یعنی اگر در آن سال ها مثلا اگر هزار و 100 میلی متر بارش داشتیم هزار و 41 میلی متر آن تبخیر می شد. ولی اگر در دهه اخیر همین مقدار بارش را داشته باشیم همه مقدار بارش تبخیر می گردد. به علاوه بیش از 100 میلی متر هم آب کم می آورد. افزایش دما باعث می گردد شدت تبخیر آب هم بیشتر گردد. به طور کلی آنالیز روند بارش های دو دهه اخیر نشان می دهد تعداد سال هایی که بارندگی ما کمتر از نرمال است، نسبت به گذشته بیشتر شده است.
عوامل اجتماعی مانند افزایش جمعیت چقدر بر این روند تاثیرگذار بوده است؟
جمعیت ایران اوایل انقلاب 36 میلیون نفر بوده و حالا به 86 میلیون نفر رسیده ایم که اگر حدود 10 میلیون افغانی را هم به جمعیت کشور اضافه کنیم، جمعیت ایران به 100 میلیون نفر می رسد. بنابراین احتیاج و مصرف آبی نسبت به گذشته تغییر نموده، مساحت جنگل ها کاهش پیدا نموده و مساحت بیابان ها روند صعودی داشته است. این روند نشان دهنده افزایش مقدار مصرف آب شرب، کشاورزی و صنعتی است.
در شرایط فعلی حتی اگر مانند 5 دهه قبل بارندگی هایمان به صورت نرمال باشد، با این شدت مصرفی که الان داریم باز هم منابع آب های زیرزمینی مان فقیر و فقیرتر می گردد. این نکته بسیار مهم است فکر نکنیم که سال جاری اگر به طور میانه بارندگی 230 میلی متر داشته باشیم شرایط مان نرمال می گردد. این تصور غلط است. ما احتیاج آبی مان نسبت به گذشته با توجه به جمعیت کشور بسیار افزایش پیدا نموده است.
منابع آبی ما اضافه نشده و حتی ورودی آب ها از کشورهای همسایه هم به شدت کاهش پیدا نموده است. چه آب هایی که از اترک و ارس می آمد و چه آب هایی که از مرز غربی وارد کشور می شد.
سرزمین ما فلاتی هست. نسبت به محیط اطراف در منطقه کوهستانی بلندی قرار گرفته ایم که عمدتا آب ها از سرزمین ها خارج می گردد، تعداد محدودی رودخانه ورودی داشتیم که آورده آنها هم نسبت به گذشته کمتر شده است.
توالی سال های خشک مان بیشتر شده، قبلا سال های خشک و تر را با نسبت تعادلی داشتیم اما حالا تغییرات اقلیمی و افزایش دمای کره زمین هم مزید بر دلیل شده تا خشکسالی بیشتر در زندگی مردم تاثیر بگذارد؛ در این شرایط رفتار حاکمیت و جامعه در حوزه مدیریت آب و اصلاح مصرف به چه صورت باید باشد؟
درباره اینکه در شرایط فعلی چه راه چارههایی را باید به کار برد، باید به موضوعات کلان اشاره کنم. اولین نکته این است که با توجه به منابع آب در دسترس مان نمی توانیم استراتژی توسعه کشاورزی به هر قیمتی را در پیش بگیریم. امنیت غذایی مهم است اما باید راه چارههای نوین را در نظر بگیریم؛ فعالیت هایی مثل بازرگانی و کشت در سرزمین های دور. ولی اینکه بخواهیم از همه سرزمین برای کاشت و برداشت گندم و ذرت استفاده کنیم، به نتیجه مطلوب نمی رسیم. باید توجه داشته باشیم آب را به راحتی نمی توان فراوری کرد نه با شیرین سازی و نه با داستان خیالی باروری ابرها. تنها کاری که می توان با توجه به روند کاهشی بارندگی ها و گرمایش زمین انجام داد، این است که بتوانیم خودمان را با شرایط موجود سازگار کنیم. راه چاره اصلی تبیین استراتژی ها در سطح کلان و در سطوح ملی است. آمایش سرزمین باید به روزرسانی و به دقت اجرایی گردد؛ صرفا یک فایلی فراوری نگردد که کنار بگذاریم. آمایش سرزمین در تنظیم بودجه سالانه کشور در همه بخش ها باید لحاظ گردد. در کشاورزی نوع کشت متناسب با اقلیم و سفره های زیرزمینی آب باید باشد. جانمایی صنعت در منطقه ها کویری یا حاشیه دریا باید درست انجام گردد.
به علاوه الگوی مصرف خانواده ها را می توان بهتر کرد با به کارگیری مصالح بهتر ساختمانی و تبلیغات رسانه ای در استفاده بهینه. در شهرسازی مثلا چمن کاری آب زیادی می طلبد و می تواند با جایگزینی درخنچه های کم آب تر در مدیریت مصرف آب سوق داده گردد. نکته آخر این است که استفاده از آب های خاکستری و فاضلاب ها و تبدیل به آب تمیز و کشاورزی باید مورد توجه قرار بگیرد که جهان به آن رسیده و می توان از تجربیات آنها استفاده کرد.
منبع: همشهری آنلاین